نوشته‌ها

عارضه‌های رایج در کسب و کارها  و تأثیر آن‌ها بر مرگ کسب و کارها

همانطور که بیماری علت مرگ بسیاری از انسانها است، عارضه‌ها هم اصلی‌ترین دلیل شکست یا مرگ کسب‌وکارها هستند. در ادامه چند نمونه از عارضه‌های رایج و تأثیر آن‌ها بر  کسب‌وکارها را ارائه می‌کنیم:

1. عدم تناسب محصول با بازار (Product-Market Fit)

  • عارضه: محصول یا خدمات ارائه‌شده نتواند نیازی واقعی در بازار را برطرف کند یا برای مشتریان جذاب نباشد.
  • نتیجه: تقاضای کافی برای محصول وجود ندارد، فروش کاهش می‌یابد، و در نهایت کسب‌وکار شکست می‌خورد.

2. مدل درآمدی ناپایدار

  • عارضه: درآمد کسب‌وکار وابسته به منابع محدود یا غیرپایدار است (مثلاً تخفیف‌های بیش‌ازحد یا فروش مقطعی).
  • نتیجه: سودآوری کاهش پیدا کرده و کسب‌وکار نمی‌تواند هزینه‌های جاری را پوشش دهد.

3. عدم پیش‌بینی درست هزینه‌ها

  • عارضه: مدل کسب‌وکار هزینه‌ها را کمتر از واقع پیش‌بینی کرده یا هزینه‌های پیش‌بینی‌نشده‌ای دارد.
  • نتیجه: کاهش نقدینگی و ناتوانی در ادامه فعالیت.

4. عدم توجه به رقبا

  • عارضه: مدل کسب‌وکار رقبا را دست کم گرفته و بدون مزیت رقابتی وارد رقابت با آنها شده است.
  • نتیجه: رقبا سهم بازار را می‌گیرند و کسب‌وکار از رقابت خارج می‌شود.

5. عدم نوآوری و انعطاف‌پذیری

  • عارضه: مدل کسب‌وکار نسبت به تغییرات بازار، فناوری یا رفتار مشتریان انعطاف‌پذیری ندارد.
  • نتیجه: از دست دادن فرصت‌های جدید و عقب‌ماندن از تغییرات.

6. عدم جذب یا حفظ مشتریان

  • عارضه: مدل کسب‌وکار باعث نارضایتی مشتری می شود و توانایی حفظ مشتریان فعلی را ندارد.
  • نتیجه: مشتریان جذب رقبا میشوند

7. تمرکز بیش از حد روی رشد سریع

  • عارضه: کسب‌وکار بدون زیرساخت کافی تلاش می‌کند سریع رشد کند.
  • نتیجه: مشکلات عملیاتی و مالی ایجاد شده و کسب و کار قادر به مدیریت رشد نیست.

8. مشکلات در زنجیره تأمین

  • عارضه: مدل کسب‌وکار وابسته به زنجیره تأمین ضعیف یا پرریسک است.
  • نتیجه: ناتوانی در ارائه محصول یا خدمات به‌موقع و کاهش رضایت مشتریان.

9. فقدان ارزش پیشنهادی منحصر به فرد

  • عارضه: کسب‌وکار چیزی ارائه نمی‌دهد که آن را از رقبا متمایز کند.
  • نتیجه: مشتریان سراغ رقبا می روند.

10. عدم مدیریت نقدینگی

  • عارضه: مدل کسب‌وکار نتوانسته است جریان نقدینگی را به درستی مدیریت کند.
  • نتیجه: ورشکستگی به دلیل کمبود پول نقد حتی با وجود سوددهی در بلندمدت.

چگونه از این عارضه‌ها جلوگیری کنیم؟

  1. روی ارزش پیشنهادی متمرکز باشید و آن را تقویت کنید.
  2. تحقیقات بازار کامل و به‌روز داشته باشید.
  3. فرضیات مدل کسب‌وکار را به طور مداوم تست و بازنگری کنید.
  4. به مدیریت نقدینگی و برنامه‌ریزی مالی دقیق اهمیت بدهید.
  5. به بازخورد مشتریان و تغییرات بازار توجه ویژه کنید.

چرا کسب و کارها شکست می خورند؟

چرا کسب و کارها شکست می خورند؟ چه چیزی باعث می شود یک کارآفرین موفق شود در حالی که دیگری شکست تجاری را تجربه می کند؟ این به ترکیبی از تجربه، استراتژی ها و دانش بستگی دارد.

1. نداشتن یک مدل کسب و کار مناسب

اگر یک مدل کسب و کار مناسب نداشته باشید، نمی توانید همه جوانب کسب و کار را در نظر بگیرید و احتمال شکست تجاری زیاد میشود. پس قبل از هر چیز مدل کسب و کار خود را شناسایی کنید چراکه اولین قدم در موفقیت کسب و کار است و موجب میشود ارتباط درستی با مشتریان و تیم خود ایجاد کنید.

2. در اولویت قرار ندادن مشتری

یکی از مهمترین دلایل شکست کسب و کارها این است که نیازهای مشتری را بخوبی برآورده نمی کنند و مسائل او را حل نمی کنند یعنی به جای مشتری، عاشق محصول خود می شوند. برای دور زدن شکست تجاری، دنبال روشهایی باشید که نیازهای مشتری را شناسایی و برآورده کنید. علاوه بر این نیازهای جدیدش را پیش بینی کنید و قبل از اینکه به شما بگوید برطرف کنید. با اینکار مشتری خود را به یک طرفدار دوآتشه تبدیل می کنید که در مورد محصول یا خدمات کسب و کار شما به همه می گوید. هنگامی که درک کردید که زندگی مشتری شما زندگی کسب و کار شماست، می توانید واقعاً تصور کنید که چگونه می توانید موفق شوید.

3. عدم استخدام افراد مناسب

استخدام افراد مناسب تقریباً در هر زمینه ای از تجارت شما تأثیر زیادی دارد. یکی از واضح‌ترین مثال‌ها فروشندگان مطمئن هستند که کلید افزایش فروش هستند چراکه بدون فروش کافی نمی‌توانید به تیم خودتان پول بدهید و نمی‌توانید رشد کنید.

4. همه کارها را خودتان انجام دهید

بله، شما یک کارآفرین هستید، اما این بدان معنا نیست که باید همه کارها را به تنهایی انجام دهید. یک کسب و کار فقط به اندازه رهبرش قوی است ویک رهبر خوب توانایی رها کردن و اعتماد به دیگران یک دارد. اگر نیاز به کنترل همه چیز دارید، به احتمال زیاد در دراز مدت موفق نخواهید شد. تفویض اختیار یک مهارت برتر برای مدیریت موثر یک کسب و کار است پس رهبران بالقوه آینده را در کسب و کار خود شناسایی کنید. اینکار به شما کمک می کند اولا- زمان خود را مدیریت کنید ثانیا- انرژی خود را بر آنچه که مهمتر است متمرکز کنید.

 5. عدم انعطاف پذیری

بسیاری از غول‌های صنایع همگی قربانی عدم انعطاف پذیری شدند. آنها در انطباق با بازار در حال تغییر ناتوان بودند. کارآفرینانی که عاشق یک خدمت یا محصول می شوند و از تغییر جهت خودداری می کنند، احتمالاً شکست خواهند خورد. کلید موفقیت بلندمدت در تجارت و زندگی، انعطاف پذیری و تمایل به چرخش در مواقع ضروری است.

6. فقدان نوآوری

بزرگان دنیای کارافرینی معتقدند که شکست و موفقیت هر کسب‌وکاری با دو عامل کلیدی شروع می‌شوند: نوآوری و بازاریابی. نوآوری به معنای یافتن راه بهتری برای برآورده کردن نیازهای مشتریان خود نسبت به دیگران است یعنی راهی برای اضافه کردن ارزش بیشتر نسبت به رقبا پیدا کنید. هر کسی می تواند برای مدتی پول دربیاورد اما اگر می‌خواهید موفق شوید و این موفقیت را در طول سال‌ها و دهه‌ها حفظ کنید لازم است نوآوری مداوم داشته باشید و به یک برند تبدیل شوید.

7. فقدان بهبود مستمر

برخی از کسب و کارها به نوآوری بیشتری نیاز دارند، در حالی که برخی دیگر ممکن است چرخه عمر محصول متفاوتی داشته باشند. چرخه عمر یک محصول مرتبط با فناوری ​​حدود شش ماه است و در برخی بخش‌ها، مانند کسب‌وکار اپلیکیشن، فقط یک ماه است. مردم انتظار نوآوری و بهبود مستمر دارند، و اگر شما آن را به آنها تحویل ندهید، شخص دیگری این کار را خواهد کرد. این دنیای متفاوتی است که ما امروز در آن زندگی می کنیم، جایی که تنها عنصر ثابت آن تغییر است و اگر جلوتر نمانید، عقب افتاده اید.

8. ترس از شکست کسب و کار

شکست کسب‌وکار یکی از اصلی‌ترین و شاید بزرگ‌ترین ترس‌های هر صاحب کسب‌وکار است. با این حال، یکی از بزرگترین دارایی های شما نیز هست. باید بیاموزید که شکست کسب و کار را به عنوان یک فرصت یادگیری تلقی کنید نه اینکه یک مانع غیرقابل عبور ببینید.

9. طرز فکر اشتباه

اجازه ندهید باورهای محدود کننده شما را ناامید کند. در عوض، در جستجوی موفقیت گرسنه بمانید. گرسنگی شما الهام بخش شما خواهد بود و در نهایت نتیجه خواهد داد.

10. استراتژی های بازاریابی ناکارآمد

چه شرکت شما بزرگ باشد یا کوچک، بازاریابی گام مهم بعدی است. اگر نمی توانید راهی برای بازاریابی محصول یا خدمات خود بیابید، در آن صورت کسب و کار شما به سختی شروع خواهد شد. زیرا حقیقت این است که شما می‌توانید نوآورانه‌ترین محصول یا خدمات را داشته باشید، اما بهترین محصول همیشه برنده نمی‌شود. آیا فکر می کنید مک دونالد بهترین برگر را دارد؟ احتمالا نه. اما استراتژی های بازاریابی آنها درجه یک است.

11. کم توجهی به ارزیابی و عارضه یابی

برای رشد کسب و کار خود، یک قدم جلوتر بروید و سوالات درست را از خود بپرسید تا با نقاط ضعف و قوت خود آشنا شوید. مانند: بازار به چه چیزی نیاز دارد؟ مشتری من کیست؟ چه کاری می توانم انجام دهم تا شرکتم متفاوت باشد؟

12. کمبود داده

کسب و کار کوچک شما در حال رقابت با غول های کسب و کار است اما  آن غول ها چه چیزی در اختیار دارند؟ داده ها. اگرچه بازار شما بسیار کوچکتر است، اما همچنان باید تا آنجا که می توانید اطلاعات جمع آوری کنید. اگر داده های محدودی داشته باشید نمیتوانید تصمیم گیری هوشمندانه داشته باشید چراکه بینشی در مورد عملکرد واقعی خود ندارید. به عنوان مثال، شما نیاز به دید کامل از درآمدی که جمع آوری می کنید و هزینه هایی که پرداخت می کنید و میزان رضایت مشتری دارید. بدون این دانش، شما به معنای واقعی کلمه کور پرواز می کنید.

13.عدم تطبیق با فناوری و نوآوری

عدم تطبیق با فناوری و نوآوری جدید یک دام رایج است که می تواند منجر به سقوط کسب و کارهای مختلف شود. شما کسب و کار خود را از طریق به روز رسانی فعالیتها و فناوریهای جدید ارتقا دهید. به این ترتیب قادر خواهید بود برای مشتری خودتان تجربه خرید راحتتر و امن تر و ارزانتری را ایجاد کنید.

14. کمبود سرمایه یا بودجه

تقریباً 70 درصد استارت آپ ها در پنج سال اول فعالیت خود شکست می خورند. شایع ترین دلیل شکست کسب و کار، مدیریت ضعیف جریان نقدی است. مدیریت جریان نقدی مستلزم پیش‌بینی درآمدها و هزینه‌ها است و در عین حال نحوه تخصیص بهترین منابع نقدی را تعیین می‌کند.

چطور در فروشگاه آنلاین به ۱۰۰ فروش اول برسید؟

در این بخش استراتژی هایی را با شما مطرح میکنم تا به 100 فروش اول برسید اما قبل ازآن بدانید که نباید در 100 فروش اول دنبال سوداوری باشید یعنی سود زیاد چندان برایتان مطرح نباشد. هدفتان دریافت نظرات خوب و جلب اعتماد برای فروشگاهتان و برندسازی باشد. مدیران آینده نگر ترجیح میدهند، در چند ماه اول سودی نداشته باشند تا اینکه اعتماد به فروشگاهشان خدشه دار شود. این را هم بدانید که اکثر کسب و کارها در شش ماه اول منفی هستند، پس وسط کار جا نزنید.

 معمولا از هر 100 نفری که کلمات کلیدی را داخل گوگل یا شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام سرچ میکنند فقط ۳تا۵ نفرمحصولات میخرند. حالا اگه کسی نمی خرد یا ترافیک وارد سایت یا پیج ما نمی شود به یکی از این دلایل است.

1-    محصول کم تقاضا یا بی موقع است

2-    طراحی نامناسب دارد

3-    قیمت بالا است

4-    استراتژی بازاریابی مناسب ندارید

5-     بازار اشتباهی را برای فعالیت انتخاب کردیم

6-    کلمات کلیدی یا SEO نامناسبی دارید

 سه مشکل اول به دلیل عدم استفاده از نظرسنجی و تحقیقات اولیه ایجاد میشود که باعث میشود محصول یا ارزش پیشنهادی شما برای مشتری چندان جذاب نباشد. البته شما نظرات بیهوده و انتقادات بیجا هم دریافت خواهید کرد که باید آنها را کنار بگذارید و نظر اکثریت را ملاک عمل قرار دهید. سه مورد آخر مربوط به مرئی شدن است که باعث میشود با وجودیکه محصولی خوب و با قیمت مناسب دارید، فروش نداشته باشید. در ادامه به طور مختصرسراغ راه حل هر کدام از مشکلات بالا میرویم.

1-    برای مورد اول حتما از نظرسنجی و گوگل ترند استفاده کنید تا از میزان تقاضای محصول مطلع شوید. همچنین میتوانید از افراد قابل اطمینانی مانند اعضای خانواده بخواهید که محصول شما را بررسی کنند.

2-    برای پیشگیری از مشکل دوم  ضرورت دارد قبل از ارائه محصول حتما آنرا به گروهی از افراد نشان دهید و مشخص کنید که چقدر از آنها خوششان می آید. نه اینکه محصولی که خودتان دوست دارید را بدون نظرسنجی ارائه کنید. در این مواقع به مرحله طراحی برگردید و با تحقیق درباره روندهای بازار محصولاتی جدید را طراحی کنید. همچنین بهتر است در فروشگاهتان 10 محصول در هر دسته بگذاریم تا مشتری حق انتخاب داشته باشد. یک روش خوب این است که محصولات پرفروش کنونی را اندکی تغییر داده و کارامدتر و بهتر کنید و سپس با همان کلمه کلیدی عرضه اش کنید.

3-    گاهی اوقات محصول پرتقاضا و با طراحی مناسب است اما قیمت بالایی نسبت به رقبا دارد. بنابراین ضرورت دارد با انجام تحقیقات بازار، قیمت محصولات خودتان را رقابتی کنید.

4-    برای حل این مشکل نیاز به تبلیغات و آگهی دادن دارید. البته برخی محصولات آنقدر نامناسب هستند که حتی تبلیغات هم روی آنها جواب نمیدهد. بهتر است از همان اول هزینه تبلیغ نکنید مگر اینکه از خوب بودن محصول مطمئن شوید. نیاز نیست هزینه زیادی و مدت زیادی صرف تبلیغات کنید. پس از تبلیغ اگر محصول فروش داشت، تبلیغات را ادامه دهید وگرنه آنرا حذف کنید یا حتی محصول را بر دارید. بهتر است بطور هفتگی یا دوهفته یکبار چک کنید و اثربخشی تبلیغات را بررسی کنید. اگر درامد سه برابر تبلیغات نبود بهتر است ادامه ندهید. محصولات بیشتری اضافه کنید و تبلیغات محصولات جدید را شروع کنید و این روند را ادامه دهید. تبلیغات را میتوانید در سایتهای پربازدید یا شبکه های اجتماعی یا بازاریابی ایمیلی یا پنل پیامکی و… انجام دهید. اگر نمی توانید هزینه تبلیغات زیادی بدهید از شبکه های اجتماعی خودتان استفاده کنید. میتوانید در اینستاگرام یا حتی پینترست، پستهایی ایجاد کنید که قابل اشتراک گذاری هستند. میتوانید هدیه ای بدهید به کسانیکه پست را تگ میکنند یا لایک میکنند و دنبال میکنند یا نظر میدهند. این مشوقها باعث میشود که فالور جدید بگیرید و مشارکت را جلب کنید و مرعی تر شوید و به ترافیک بالاتری برسید. همچنین میتوانید از گروه های واتساپ یا تلگرام یا فیسبوک و… استفاده کنید.  بهتر است سراغ گروه هایی بروید که مشتریان هدف شما هستند مثلا اگر لیست شما مربوط به مدرسه است سراغ گروهای معلمان بروید.  بهتر است مدتی دراین گروه ها فعال باشید و بعدا از ادمین بپرسید که آیا میتوانید کسب و کار خود را تبلیغ کنید. شما میتوانید در ابتدای کسب و کار خود پیام های زیادی به ادمین ها ارسال کنید و از آنها بپرسید که آیا میتوانم کسب و کارم را تبلیغ کنم و به هرکسی در گروهش است تخفیف دهم. مطمئنا افراد زیادی به شما نه میگویند اما افراد زیادی هم بله میگویند به شرطیکه محصول شما خوب باشد. حالت ایده آل این است که گروه خود را در حرفه ای که در آن هستید تشکیل دهید. اگه کسب و کار شما حول و حوش کارهای روزمره شما بچرخد کار ساده تری برای تبلیغ دارید چون تا حدودی جامعه خود را دارید.

5-    برای حل این مشکل بهتر است روی بازارهای تخصصی تمرکز کنید حتی اگه تنها حدود 1000 سرچ در ماه دارد(مثلا لباس مخصوص زنان باردار). اینکار باعث میشود در همان صفحه اول جستجو دیده شوید. هرچه محصول خاصتر و هدفمندتر باشد پرفروشتر خواهد بود.

6-  برای یافتن کلمات کلیدی میتونیم از گوگل ترند استفاده کنید تا ببینید چقدر این کلمه جستجو شده یا به آن اشاره شده است. بهتر است هم از کلمات کلیدی کوتاه و هم بلند استفاده کنید. یک روش میانبر این است که از کلمات کلیدی محصولات پرفروش و مشابه استفاده کنید.