شکست کسب و کارها

چرا کسب و کارها شکست می خورند؟

چرا کسب و کارها شکست می خورند؟ چه چیزی باعث می شود یک کارآفرین موفق شود در حالی که دیگری شکست تجاری را تجربه می کند؟ این به ترکیبی از تجربه، استراتژی ها و دانش بستگی دارد.

1. نداشتن یک مدل کسب و کار مناسب

اگر یک مدل کسب و کار مناسب نداشته باشید، نمی توانید همه جوانب کسب و کار را در نظر بگیرید و احتمال شکست تجاری زیاد میشود. پس قبل از هر چیز مدل کسب و کار خود را شناسایی کنید چراکه اولین قدم در موفقیت کسب و کار است و موجب میشود ارتباط درستی با مشتریان و تیم خود ایجاد کنید.

2. در اولویت قرار ندادن مشتری

یکی از مهمترین دلایل شکست کسب و کارها این است که نیازهای مشتری را بخوبی برآورده نمی کنند و مسائل او را حل نمی کنند یعنی به جای مشتری، عاشق محصول خود می شوند. برای دور زدن شکست تجاری، دنبال روشهایی باشید که نیازهای مشتری را شناسایی و برآورده کنید. علاوه بر این نیازهای جدیدش را پیش بینی کنید و قبل از اینکه به شما بگوید برطرف کنید. با اینکار مشتری خود را به یک طرفدار دوآتشه تبدیل می کنید که در مورد محصول یا خدمات کسب و کار شما به همه می گوید. هنگامی که درک کردید که زندگی مشتری شما زندگی کسب و کار شماست، می توانید واقعاً تصور کنید که چگونه می توانید موفق شوید.

3. عدم استخدام افراد مناسب

استخدام افراد مناسب تقریباً در هر زمینه ای از تجارت شما تأثیر زیادی دارد. یکی از واضح‌ترین مثال‌ها فروشندگان مطمئن هستند که کلید افزایش فروش هستند چراکه بدون فروش کافی نمی‌توانید به تیم خودتان پول بدهید و نمی‌توانید رشد کنید.

4. همه کارها را خودتان انجام دهید

بله، شما یک کارآفرین هستید، اما این بدان معنا نیست که باید همه کارها را به تنهایی انجام دهید. یک کسب و کار فقط به اندازه رهبرش قوی است ویک رهبر خوب توانایی رها کردن و اعتماد به دیگران یک دارد. اگر نیاز به کنترل همه چیز دارید، به احتمال زیاد در دراز مدت موفق نخواهید شد. تفویض اختیار یک مهارت برتر برای مدیریت موثر یک کسب و کار است پس رهبران بالقوه آینده را در کسب و کار خود شناسایی کنید. اینکار به شما کمک می کند اولا- زمان خود را مدیریت کنید ثانیا- انرژی خود را بر آنچه که مهمتر است متمرکز کنید.

 5. عدم انعطاف پذیری

بسیاری از غول‌های صنایع همگی قربانی عدم انعطاف پذیری شدند. آنها در انطباق با بازار در حال تغییر ناتوان بودند. کارآفرینانی که عاشق یک خدمت یا محصول می شوند و از تغییر جهت خودداری می کنند، احتمالاً شکست خواهند خورد. کلید موفقیت بلندمدت در تجارت و زندگی، انعطاف پذیری و تمایل به چرخش در مواقع ضروری است.

6. فقدان نوآوری

بزرگان دنیای کارافرینی معتقدند که شکست و موفقیت هر کسب‌وکاری با دو عامل کلیدی شروع می‌شوند: نوآوری و بازاریابی. نوآوری به معنای یافتن راه بهتری برای برآورده کردن نیازهای مشتریان خود نسبت به دیگران است یعنی راهی برای اضافه کردن ارزش بیشتر نسبت به رقبا پیدا کنید. هر کسی می تواند برای مدتی پول دربیاورد اما اگر می‌خواهید موفق شوید و این موفقیت را در طول سال‌ها و دهه‌ها حفظ کنید لازم است نوآوری مداوم داشته باشید و به یک برند تبدیل شوید.

7. فقدان بهبود مستمر

برخی از کسب و کارها به نوآوری بیشتری نیاز دارند، در حالی که برخی دیگر ممکن است چرخه عمر محصول متفاوتی داشته باشند. چرخه عمر یک محصول مرتبط با فناوری ​​حدود شش ماه است و در برخی بخش‌ها، مانند کسب‌وکار اپلیکیشن، فقط یک ماه است. مردم انتظار نوآوری و بهبود مستمر دارند، و اگر شما آن را به آنها تحویل ندهید، شخص دیگری این کار را خواهد کرد. این دنیای متفاوتی است که ما امروز در آن زندگی می کنیم، جایی که تنها عنصر ثابت آن تغییر است و اگر جلوتر نمانید، عقب افتاده اید.

8. ترس از شکست کسب و کار

شکست کسب‌وکار یکی از اصلی‌ترین و شاید بزرگ‌ترین ترس‌های هر صاحب کسب‌وکار است. با این حال، یکی از بزرگترین دارایی های شما نیز هست. باید بیاموزید که شکست کسب و کار را به عنوان یک فرصت یادگیری تلقی کنید نه اینکه یک مانع غیرقابل عبور ببینید.

9. طرز فکر اشتباه

اجازه ندهید باورهای محدود کننده شما را ناامید کند. در عوض، در جستجوی موفقیت گرسنه بمانید. گرسنگی شما الهام بخش شما خواهد بود و در نهایت نتیجه خواهد داد.

10. استراتژی های بازاریابی ناکارآمد

چه شرکت شما بزرگ باشد یا کوچک، بازاریابی گام مهم بعدی است. اگر نمی توانید راهی برای بازاریابی محصول یا خدمات خود بیابید، در آن صورت کسب و کار شما به سختی شروع خواهد شد. زیرا حقیقت این است که شما می‌توانید نوآورانه‌ترین محصول یا خدمات را داشته باشید، اما بهترین محصول همیشه برنده نمی‌شود. آیا فکر می کنید مک دونالد بهترین برگر را دارد؟ احتمالا نه. اما استراتژی های بازاریابی آنها درجه یک است.

11. کم توجهی به ارزیابی و عارضه یابی

برای رشد کسب و کار خود، یک قدم جلوتر بروید و سوالات درست را از خود بپرسید تا با نقاط ضعف و قوت خود آشنا شوید. مانند: بازار به چه چیزی نیاز دارد؟ مشتری من کیست؟ چه کاری می توانم انجام دهم تا شرکتم متفاوت باشد؟

12. کمبود داده

کسب و کار کوچک شما در حال رقابت با غول های کسب و کار است اما  آن غول ها چه چیزی در اختیار دارند؟ داده ها. اگرچه بازار شما بسیار کوچکتر است، اما همچنان باید تا آنجا که می توانید اطلاعات جمع آوری کنید. اگر داده های محدودی داشته باشید نمیتوانید تصمیم گیری هوشمندانه داشته باشید چراکه بینشی در مورد عملکرد واقعی خود ندارید. به عنوان مثال، شما نیاز به دید کامل از درآمدی که جمع آوری می کنید و هزینه هایی که پرداخت می کنید و میزان رضایت مشتری دارید. بدون این دانش، شما به معنای واقعی کلمه کور پرواز می کنید.

13.عدم تطبیق با فناوری و نوآوری

عدم تطبیق با فناوری و نوآوری جدید یک دام رایج است که می تواند منجر به سقوط کسب و کارهای مختلف شود. شما کسب و کار خود را از طریق به روز رسانی فعالیتها و فناوریهای جدید ارتقا دهید. به این ترتیب قادر خواهید بود برای مشتری خودتان تجربه خرید راحتتر و امن تر و ارزانتری را ایجاد کنید.

14. کمبود سرمایه یا بودجه

تقریباً 70 درصد استارت آپ ها در پنج سال اول فعالیت خود شکست می خورند. شایع ترین دلیل شکست کسب و کار، مدیریت ضعیف جریان نقدی است. مدیریت جریان نقدی مستلزم پیش‌بینی درآمدها و هزینه‌ها است و در عین حال نحوه تخصیص بهترین منابع نقدی را تعیین می‌کند.

1 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *